در زندگیام رویدادهایی هست که فقط یک بار برایم اتفاق نمیافتد بلکه بارها و بارها در مغزم تکرار میشود دوباره همان حس ها دوباره همان موقعیت. فراموشی من، رستگاری من است.
در زندگیام رویدادهایی هست که فقط یک بار برایم اتفاق نمیافتد بلکه بارها و بارها در مغزم تکرار میشود دوباره همان حس ها دوباره همان موقعیت. فراموشی من، رستگاری من است.
هر روز کلی آدم میمیرند امروز مادر دوستم یکی از این اعداد بود تقلیل آدم به عدد چه ناراحت کنندهاست از اون طرف هم خوشحاله که خانواده خودش هنوز دور هم جمعاند. چه تضادی
و گفت: سی سال است که استغفار میکنم از یک شکر گفتن.
گفتند: چگونه؟
گفت: بازار بغداد بسوخت اما دکان من نسوخت. مرا خبر دادند، گفتم الحمدلله. از شرم آن که خود را به از برادران خواستم و از بهر دنیا حمد گفتم، از آن استغفار میکنم.
تذکره الولیا
این چند وقت متوجه شدم که قدرت خیال پردازیم رو از دست دادم. فکر کنم اتفاقات اخیر به قدری سهمیگن بود و هست که رویا بافتن هم قدرتی نداره