دریغا! سرزمین نگون بخت که از به یاد آوردن خود بیمناک است. کجا میتوانیم آن را سرزمین مادری بنامیم که گورستان ماست؛ آنجا که جز از همهجا بیخبران را خنده بر لب نمیتوان دید؛ آنجا که آه و ناله و فریادهای آسمان شکاف را گوش شنوایی نیست. آنجا که اندوه جانکاه چیزیست همهجایاب. و چون ناقوس عزا به نوا درآید کمتر میپرسند که از برای کیست، و عمر نیکمردان کوتاهتر از عمر گُلیست که به کلاه میزنند، و میمیرند پیش از آنکه بیماری گریبانگیرشان شود.
[شکسپیر - مکبث - ترجمه از داریوش آشوری]
____
@caulfild